سپهرسپهر، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 1 روز سن داره

آسمون زندگی مامانی و بابایی

هفته سی و پنجم

سلام گل پسرم  وااااااااااااااااااااااای که دیگه افتادیم به روز شماری برای اومدن شما . اگه بدونی چه حسی دارم .    اگه بدونی چقدر دلم واست تنگ شده ! اگه بدونی چقدر دلواپسم واست . پسر گلم چند روز پیش رفتیم دکتر ، اما خانوم دکتر گفت اصلا وزن اضافه نکردی منم حسابی نگرانت شدم مضاف بر اینکه خانم دکتر رفت مسافرت تا بعد از عاشورا تاسوعا . مامانی خیلی دلم واست شور میزنه آخه دو روزه حرکتات کم شده باز دیشب یه خودی نشون دادی اما الان حسابی نگرانتم از صبح تا حالا اصلا تکون نخوردی .   تو رو خدا مراقب خودت باش و نذار من تو این مدت حرص بخورم. آفرین پسر حرف گوش کن من .  تغییر و تحولات پسر گلم در هفته سی ...
28 آبان 1390

عید غدیر خم یادگار جاودانه عشق ما

سلام گل پسرم خوبی مامان جان ؟ عیدت مبارک پسر گلم . امروز عید غدیر خم است و علاوه بر این که روز بزرگیه برای ما تداعی کننده اولین روز آشنایی مونه . عشق من و باباییت 7 سال پیش در چنین روزی آغاز شد. عزیز دلم تو حاصل این عشقی و برامون خیلی عزیزی. گل پسرم این روزا حسابی شیطون شدی و خودتو حسابی واسمون لوس میکنی.     دوست دارم هواااااااااااااااااااارتا  ...
24 آبان 1390

هفته سی و چهارم

سلام ووروجک مامان  خوبی پسرم ؟ خوش میگذره ؟ دیگه کم کم داره جات تو دل مامانی حسابی تنگ میشه ها !!! مگه نه ؟     عزیز دلم دیشب باباییت بعد از مدتها واسمون پفک خرید و ما نوش جان کردیم. اما یه اتفاقی افتاد!!!! پفک باعث شد بعضی ها (نکنه فکر کنی منظورم تویی ها  ) دچار بیش فعالی بشن .      مامانی آخه میگن اینجور تنقلات بچه ها رو بیش فعال میکنه ، اما نه اینقدر زود یه کم جنبه داشته باش .  فدای دست و پاهای کوچولوت بشم که خواب دیشب منو باهاشون میگرفتی. عزیزمییییییییییییییییییی پسر طلا . و اما تغییر و تحولات شما در هفته سی چهارم :   وزن كود...
21 آبان 1390

هفته سی و سوم شما و جاری شدن آب در زاینده رود

سلام پسر گلم  خوبی مامانم ؟  عیدت مبارک (البته با یه روز تاخیر   ) آخه دیروز از صبح خیلی زود خونه مادرجون بودیم تااااااااا شب و من نتونستم بیام وبلاگتو به روز کنم. حسابی بهمون خوش گذشت .  عزیز دلم بالاخره بعد از مدتها آب زاینده رود باز شد و شهرمون روح گرفت . امروز با بابایی رفتیم کنار رودخونه و حسابی از صدای شر شر  آب لذت بردیم.   فقط حیف که هوا حسابی سرد بود .  مامانی تو که اینقدر پاکی و هنوز به گناه های این دنیا آلوده نشدی دعا کن همیشه این نعمت رو کنارمون داشته باشیم. و اما تغییرات گل پسر بلا توی هفته سی و سوم :  در اين هفته وزن كودك شما كمي بيشتر از...
17 آبان 1390

هفته سی و دوم

سلام جیگر طلایی  خوبی مامانی ؟ خوش میگذره ؟  پریشب با هم رفتیم دکتر. این بار حسابی سورپرایز شدیم . آخه پشت در مطب نوشته بودند ورود آقایان ممنوع!!!!!!!!!!!!!!!  آخی بیچاره بابایی کلی تو ذوقش خورد و حسابی هم معطل شد . ولی خانوم دکتر از وضعیت شما خیلی راضی بود تازه گفت توی هفته سی و دوم هستی و منم کلی خوشحال شدم بین 7 تا 8 هفته دیگه میای پیشمون عسل ماماااااااااااااااان.   خلاصه منم این هفته دوباره باید از تغییر و تحولات شما بنویسم . هفته سی و دوم :  احتمالا اكنون وزن كودك شما حدود 1800 گرم و طول او هم حدود 43.2 سانتي متر است و بيشتر فضاي رحم شما را به خودش اختصاص داده...
12 آبان 1390

هفته سی و یکم

سلاااااااااااااااااااااام پسلم قند عسلم  خوبی مامانی ؟ شیطون شدی حسابی ها!!!!!!!!!!!! دیگه کم کم داری نشون میدی یه پسلی   عزیزکم این هفته ای که گذشت شما کلی تو دل مامانی ورجه وورجه کردی . تازه به صدای باباییت هم واکنش نشون میدادی و شبها که از سر کار میومد کلی سر به سرش میذاشتی !   فدای تو بشم که این قدر باهوش شدی عزیز دلم.   از این که یه جایی از بدنت رو یه وقتایی چنان فشار میدی تو دلم ، قند تو دلم آب میشه دلم میخواد بگیرمش و ولش نکنم  و کلی بوسش کنم .  و اما تغییرات جنابعالی توی این هفته :  (مامانی داریم کم کم به اومدنت خیلی نزدیک میشیم هااااااااا )  در اين هف...
7 آبان 1390
1